کودکان در سینما و تلویزیون گم شدند
تاریخ انتشار: ۱۰ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۲۰۵۷۴
به مناسبت ایام نوروز 1402 خبرگزاری برنا گزارش های ویژه تخصصی خودرا با موضوعات مختلف سینما، تئاتر،رادیو و تلویزیون، موسیقی، تجسمی و ادبیات و کتاب در تعطیلات نوروز منتشر کند.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ بسیاری از کودکان و نوجوانان علاقه مند به دنیای بازیگری با یکی دو تجربه از این دنیا فاصله میگیرند و مسیر زندگیشان تغییر میکند که بخش اعظمی از این ماجرا ناخواسته و بخشی نیز خودخواسته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مسیر زندگی حرفه ای کودکان و نوجوانان علاقهمند به دنیای بازیگری به آیتم هایی چون ؛
الف) استعداد و توانایی
ب) شانس حرفه ای
ج) روابط
د) تغییرات فیزیکی و روحی و روانی بعد از دوران بلوغ
و.....
بر می گردد که در این مسئله عوامل مختلفی از جمله علاقه کودک و نوجوان و پیگیری خانوادهها نیز موثر است.
با علی قوی تن کارگردان سینما و تلویزیون و غلامرضا رمضانی کارشناس و کارگردان سینما موضوع را از چند بعد بررسی می کنیم.
رمضانی: عامل اصلی بازیگر شدن کودکان خانوادهها هستند/ همه آموزشگاههای بازیگری از کودکان بازیگر نمیسازند
بسیاری از بازیگران کودک و نوجوان با شیوههای مختلف وارد دنیای بازیگری میشوند؛ گاهی با معرفی و گاهی با تست اما فاکتورهای متفاوتی در ماندگاری یا عدم ماندگاری این افراد در سینما و دنیای بازیگری وجود دارد که در گفتوگو با کارشناسان این عرصه موضوع را بررسی میکنیم.
غلامرضا رمضانی، کارگردان آثاری چون «همبازی»، «فرار از اردو» و .... که سابقه کار با بازیگران کودک بسیاری را در کارنامه دارد، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا در خصوص شکل اصولی انتخاب بازیگر کودک معتقد است: کودکان به خودی خود هیچ تصور و حسی در دوران کودکی در باب بازیگر شدن یا چگونه بازیگر شدن ندارند درواقع کودکان در یک پروسه های سنی علاقه مند هستند تا دیده و مطرح شوند و فرقی هم ندارد که این دیده شدن در نقش یک بازیگر باشد یا در نقش یک ورزشکار یا به نوعی در مدرسه، محله، خانه، خانواده و در شهر به شکلی مورد توجه قرار بگیرند اگر بخواهیم به این موضوع فکر کنیم که آنها علاقهمند به بازیگری و عاشق این حرفه هستند بیراهه رفتهایم به این دلیل که اصلا اینگونه نیست.
او ادامه داد: باید گفت این خانوادهها هستند که برای پوشش بخشی از تمایلات، نیازها و احساسات خود گمان میکنند فرزندانشان از همه جهت دارای توانایی و استعداد هستند و با توجه به این تمایلات شخصی تلاش میکنند تا کودک را هل دهند تا آنها در آموزشگاههای بازیگری شرکت کنند و دورهها را پشت سر بگذارند. بخش عمدهای از این هجوم و استقبال لجام گسیخته که در مرحله کودکی از طرف خانوادهها برای کودکان صورت میگیرد به این بر میگردد که علاقهمند هستند فرزندانشان در چشم باشند و در قالب بازیگر مطرح شوند و یکی از دلایلی که آنها خواستار این هستند تا کودکانشان بازیگر سینما شوند به این خاطر است که گمان میکنند مخاطبان بیشتری را در چنگ دارند و فرزندان در انظار بیشتری دیده خواهند شد در حقیقت و در واقعیت چنین نیست یعنی کلاسهای آموزش بازیگری که بهطور غیر متخصصانه و غیر کارشناسانه توسط برخی از افراد راهاندازی میشود در پایان از این کودکان بازیگر تحویل جامعه نمیدهد و نخواهد داد درواقع تنها طی یک پروسه یک الی دو ساله هزینههایی را دریافت میکنند و یکسری آموزشها و متدهای اولیه صرف، که فقط برای بدنسازی، ساخت حنجره و فن بیان شامل میشود را به کودکان و نوجوانان منتقل میکنند و به تصور خود بازیگر پرورش میدهند که اینطور نیست.
رمضانی افزود: به طور کل کودکان و نوجوانان از هنگام کودکی تا زمانی که نوجوانی را کامل پشت سر میگذارند مدام در تبدیل و تغییر هستند و ایستا نیستند تا ما بخواهیم به یک فرد عاقل، فهیم و دانا با درک مشخص آموزش بازیگری دهیم. قطعا این نوع کلاسها شاید به عنوان یک کلاس فرعی بتواند بخشی از تمایلات و اطلاعات اولیه مانند اطلاعات عمومی در خصوص شیوه بازیگر بودن و شیوه بازیگر شدن و یا چگونگی بازیگری اطلاعات علمی و عمومی در ارتباط با سینما و نوع فیلمبرداری به کودکان بدهند که این اصلا بد نیست مانند تمام آموزشهایی که در دوران دبستان و دبیرستان به فرزندان به عنوان آموزشهای جانبی داده میشود. میتوان گفت کلاسهای آموزش بازیگری دوره موقت محسوب میشود تنها به این خاطر که یک اطلاعات اولیه به آنها داده شود اما درکل این اطلاعات نمیتواند زیرساخت خوبی را به وجود بیاورد یا اینکه یک کودک با آموزشهایی که در آموزشگاهها به مدت طولانی میبیند به بازیگر درجه یک تبدیل شود و این اتفاق تاکنون رخ نداده و من نیز شاهد آن نبودهام.
غلامرضا رمضانی در پاسخ به این سوال که نحوه بازیگر انتخاب بازیگر کودک توسط او چگونه است؟ بیان کرد: روش من در انتخاب بازیگر کودک طی این چند سال با تعداد فیلمهایی که برای کودکان و نوجوانان ساختهام به این شکل بوده که اول به نیاز درون فیلمنامه توجه کردهام که بازیگران، شخصیت و چهرهها را مبنی بر این نیاز انتخاب و برگزیدم. من معتقدم کودکان ذاتا استعداد و توانایی بازیگری دارند و نقشپذیر هستند بهطور مثال به مثابه یک لوح سفید میمانند که فاقد هرگونه خط و نقش هستند و همین دلیلی است که ما میتوانیم با انتخاب درست و نزدیک به نقش بدون هیچ گونه آزاری آنها را جلوی دوربین ببریم و علاوه بر آن نیز شخصیت داستان به شخصیت کودک و نوجوان نزدیک کنیم تا از این ترکیب و وجه مشترک بازیگر ایدهآل فیلم مان را به وجود بیاوریم و خلق کنیم. اینکه ما سعی می کنیم در فیلمها و سریالها به کودکان بازی یک بازیگر را نشان دهیم و از آنها بخواهیم به ایفای نقش بپردازند بزرگترین خطاست و من شخصا در طی این سالها این کار را نکردهام و کودکانی را انتخاب کردهام که به لحاظ خصلت رفتاری، شرایط رفتاری، شرایط چهره و فیزیک به نقش نزدیک بودهاند و کمکم بعد از چندین جلسه به همان کاراکتر و نقش مد نظر تبدیل شدند که خداراشکر فیلم را هدایت کرده و پیش بردند.
این کارگردان در این خصوص که آیا میتوان بانک اطلاعاتی داشت تا کارگردانان برای انتخاب بازیگر کودک به آن جا رجوع کنند؟ تصریح کرد: در واقع احداث و دایر کردن یک بانک اطلاعاتی وسیع برای انتخاب بازیگر کودک و نوجوان کمک کننده نخواهد بود اما میتوان بانکی روی کار آورد تا یک سری رزومه، اطلاعات و پروندههای کودکانی که به بازیگری علاقهمند هستند در آن جا جمعآوری شود که این کار اصلا ضرر ندارد ولی مسئله این است پرونده فرزندی که در سن 10 سالگی مشاهده می کنیم حدود چند سال از زمان رزومه آن گذشته است و حتی چهره و خصلت آن تغییر کرده و به یک رشد رسیده است و شاید آن آموزههایی که توسط اساتید در آموزشگاههای بازیگری دیده باشد دیگر به کارش نیاید و نتواند با آن آموزه ها بازیگری را دامه دهد و شکل تصویری او تغییر کرده باشد. بانک اطلاعات کودک و نوجوان مدام در وضعیت غیر متمرکز و غیر ثابت است و همواره درحال شکلگیری و تغییر وضعیت است البته در بانک اطلاعات بزرگسالان این مسئله وجود ندارد به این دلیل که برخی از بزرگسالان از یک سن و تا یک حدود سنی ثابت هستند و حتی ممکن است به طور متمرکز 15 الی 20 سال یک بازیگر تغییر ویژهای به لحاظ جسمی نکرده باشد اما در کودک و نوجوان تغییر، جابه جایی و گذر از سنی به سن دیگر به چشم می خورد و در حقیقت این بانک اطلاعاتی باید هر لحظه به روز رسانی شود و تغییر وضعیت دهد و اگر قرار است در یک وضعیت ثابت با یکسری پرونده باقی بماند اصلا کارآمد نیست.
کارگردان «فرار از اردو» در این باره که لازمه ماندگاری و ادامه دادن بازیگران کودک در سینما و تلویزیون چیست و چرا برخی بازیگران کودک درحال حاضر به بازیگران مطرح تبدیل شدهاند و برخی دیگر از دنیای بازیگری فید شدند؟ بیان کرد: اگر به آمارها دقت کنید متوجه میشوید فیلمها و سریالهایی که ساخته شدند و به محبوبیت رسیدهاند بیشتر توسط بازیگرانی چون: نیما رئیسی، حسین سلیمانی، ترلان پروانه، ارسلان قاسمی و.... بوده که این بازیگران در کودکی در آن سریالها به ایفای نقش پرداختهاند و هنوز که هنوز است چهرههای شاخص سینما و تلویزیون هستند که بهطور متمرکز در این حرفه حضور دارند و راه را ادامه میدهند.
او ادامه داد: بهطور کل باید بگویم یک در صد کودکان و نوجوانان ممکن است بعدها این مسیر را ادامه دهند و در این حرفه حضور مستمر داشته باشند به این دلیل که کودکان متناسب با وضعیت موجودشان، شرایط خاص و با توجه به سن مورد نظری که مد نظر کارگردان بوده است در یک فیلم یا سریال بازی کردهاند و نباید انتظار داشت این کودک در آینده به سوپر استار تبدیل شود و من شخصا از همان ابتدا زمانی که یک کودک را برای بازی در فیلم انتخاب می کنم یا خانواده ها برای تست به ما مراجعه می کنند به آنها گوشزد میکنم تا تصور و انتظار اینکه فرزندشان با بازی در این اثر به ستاره تبدیل شود را نداشته باشند چراکه این بازی تنها یک تجربه برای آن فرزند محسوب میشود و اگر بخواهد میتواند جدی تر این حرفه را ادامه دهد و حتی ممکن است استعداد درونی او باعث رشد و شکوفایی اش شود که میتوان گفت به نبوغ ربط دارد و به قاعده مربوط نیست درحقیقت در فیلم ها و سریالهای کودک و نوجوان نمیتوان ضمانت ماندگاری گذاشت به این دلیل که قصهها و شرایط در حال تغییر است و نقش ها هر کدام متنوع، متفاوت و جهان منحصر به فرد خود را دارد.
این کارگردان سینما و تلویزیون در این باره که در حوزه آموزش بازیگر کودک تا چه اندازه موفق عمل شده است؟ خاطرنشان کرد: من معتقدم آنطور که باید در حوزه آموزش بازیگری در سطوح مختلف بزرگسالان درخشان نبودیم و همچنین تاثیر بسیار عمیق روی سطح بازیگری در ایران گذاشته نشده و هر آنچه که وجود دارد حاصل فردیت انسانها و خلاقیتهای فردی، استعدادهای شخصی، نبوغهای بالاقوهای که در برخی از این بزرگسالان دیده میشود در بخش کودک و نوجوان نیز اصلا چنین پتانسیل و رفتاری نداشتیم که بخواهیم به آن رجوع کنیم و بگوییم حرفه ای عمل کرده ایم که این نیز به همان مواردی که نام برده شد مانند: تغییر سن، تغییر وضعیت و آموزش های نادرست بر می گردد. من معتقد هستم بزرگسالان نیز باید به درجه ای از بازیگری برسند که مانند کودکان بازی نکنند و خودشان باشند. ما همیشه برای فیلمهایمان از بازیگران نوجوانی که حرفهای، کاردان، دوره دیده و فارغ التحصیل هستند استفاده میکنیم و همواره از آنها خواستهایم که سر صحنه بازی نکنند و به گونهای ادا در نیاورند درواقع نقش را به گونهای ایفا کنند که انگار خود واقعیشان هستند.
رمضانی در پایان اظهار کرد: به عنوان ختم کلام من تا امروز فرد متخصصی را نداشتهام و ندیدم که بخواهم بگویم ما در بخش حرفهای بازیگری موفق بودهایم یا تاثیری روی سطح بازیگری کودک و نوجوان داشتهایم.
علی قویتن: در حین نگارش فیلمنامه به انتخاب بازیگر کودک فکر میکنم/ انتخاب بازیگر در تلویزیون ساماندهی ندارد!
علی قویتن، کارگردان و تهیه کننده سینما و تلویزیون که با ساخت آثاری چون «آرزوی زیبا»، «پل سفید»، «پرواز بادبادکها»، «آفتاب مهتاب زمین» و... کار با کودکان را تجربه کرده در پاسخ به این سوال که شکل اصولی انتخاب بازیگر کودک چگونه است و بازیگران کودک را چگونه انتخاب میکند؟ به خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا گفت: نحوه و شکل انتخاب بازیگر کودک توسط من فرق میکند. در واقع زمانیکه در شهرستانها حضور پیدا میکنم و سوژهای نظرم را جلب میکند و براساس واقعیتها شروع به نگارش سوژه میکنم در همان موقعیت بازیگر کودک را در نقش مورد نظر میبینم و انتخاب میکنم که همین مسئله باعث میشود دیگر نیاز پیدا نکنم در پیش تولید، فراخوان بازیگر دهم.
این کارگردان در این خصوص که آیا میتوان بانک اطلاعاتی داشت تا کارگردانان برای انتخاب بازیگر کودک به آن جا رجوع کنند؟ تصریح کرد: داشتن بانک اطلاعاتی برای بازیگران بزرگسال خوب است اما برای کودکان خیر! چراکه بانک اطلاعات کودک و نوجوان همواره درحال تغییر وضعیت و جابه جایی است چون کودک درحال رشد است و نمیتوان گفت 6 ماه بعد آن کودک در همان شکل و اندازه باقی خواهد ماند تا کارگردانان دیگر او را برای پروژههای خود انتخاب کنند.
او در این باره که لازمه ماندگاری و ادامه دادن بازیگران کودک در سینما و تلویزیون چیست و چرا برخی بازیگران کودک درحال حاضر به بازیگران مطرح تبدیل و برخی دیگر از دنیای بازیگری فید شدند؟ بیان کرد: متاسفانه آن طور که باید در تلویزیون این ساماندهی صورت نگرفته تا از بازیگران نو ورود برای دفعات بعد استفاده کنند. در واقع به صورت متفرقه انتخاب بازیگر داشتهاند که میتوان گفت همین مسئله زمینه ساز فید شدن آنها را فراهم کرده است.
علی قویتن در پایان و در این باره که در حوزه آموزش بازیگر کودک تا چه اندازه موفق عمل شده؟ خاطرنشان کرد: آموزش بازیگری در سطح کشور خیلی موفق نبوده اما شیوه من فرق میکند در واقع قبل از اینکه به قسمت فیلمبرداری برسم به صورتی با کودکان ارتباط برقرار میکنم و بعد با دوربینهای غیر اصلی همکاری را شروع کرده و دوربین را برای آنها عادی سازی میکنم تا به پروژه اصلی برسم.
با این اوصاف باید گفت کودکان و نوجوانان علاقه مند به حوزه بازیگری باید با سختی ها و مشقات این حوزه آشنا شوند و البته تحصیلات آکادمیک نیز در این مسئله دخیل است.
انتهای پیام//
آیا این خبر مفید بود؟نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: ادبیات تئاتر تعطیلات نوروز نوروز برنا انتخاب بازیگر کودک کودکان و نوجوانان بازیگران کودک سینما و تلویزیون دنیای بازیگری بانک اطلاعاتی خبرگزاری برنا آموزش بازیگری کودک و نوجوان بانک اطلاعات آموزش بازیگر علاقه مند کودکان بازی تغییر وضعیت آموزشگاه ها توان گفت بازیگر شدن علی قوی تن سریال ها آموزش ها فیلم ها حرفه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۲۰۵۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راهکارهای جایگزین تنبیه بدنی در کودکان
یک روانشناس در مورد تنبیه کودک گفت: شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
به گزارش ایسنا، سحر پهلواننشان روانشناس کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا با بیان تعریف تنبیه از دیدگاه روانشناسی گفت: در روانشناسی کودکان و نوجوانان، تنبیه را به عنوان یکی از شیوههای رایجی که ذیل رفتار درمانی به شمار میآید در نظر میگیرند، شیوهای که برای آموزش برخی از مفاهیم یا اجتناب از انجام برخی از موارد، توسط خانوادهها یا افرادی که در حوزه آموزش، تعلیم و تربیت هستند میتواند اعمال شود.
شکلهای مختلفی از تنبیه وجود دارد
این روانشناس در ادامه با بیان اینکه کلمه تنبیه در نظر عوام، همان تنبیه فیزیکی و بدنی است، گفت: ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد. در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمیدهیم. بنابراین شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
از تنبیه بدنی در موارد خاصی استفاده میشود
پهلوان نشان تأکید کرد: تنبیهها اگر بخواهند مؤثر باشند نباید جسمی و فیزیکی باشند مگر در مواقعی که یک آسیب جدی متوجه کودک میشود یا کودک ناخواسته آسیب جانی که به فرد دیگر یا به اموال و دارایی دیگران وارد میکند. مثلاً آتشافروزیهایی که برخی کودکان انجام میدهند یا بازیهای خطرناکی که میتواند حتی منجر به مرگ کودک یا فرد همسال او شود. یا برای بچههایی که سابقه مشکلات رفتاری مانند اوتیسم و کمتوانی ذهنی دارند، چون قوه ادراک آنان از لحاظ شناختی رشد پیدا نکرده است. در برخی مواقع از تنبیههای فیزیکی هم استفاده میشود. ولی در مواردی غیر از این، بیشتر توصیه میشود که از شیوه تنبیههای غیر جسمی مثل تقویت منفی، محرومسازی، تقویتهای مثبت و .. استفاده شود.
ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد.در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمی دهیم. محرومیت سازی، تنبیههای غیرکلامی مانند سکوت یا پاسخ ندادن پدر یا مادر در موقعیتهای مدنظر آنها، شیوه های دیگری از تنبیه غیر جسمی هستند.
عوامل تأثیرگذار بر تنبیه کودکان
این روانشناس ادامه داد: برای آموزش مفاهیم خاص مانند نظم نخست باید منظور خود از نظم را برای کودک مشخص کنیم. به کودک نشان دهیم رعایت نظم میتواند پیامدهای مثبت به همراه داشته باشد و عدم رعایت آن میتواند به تنبیههای مانند محرومیت از امتیاز خاص منجر شود.
وی افزود: نکته دوم درباره مؤثر بودن تنبیهها این است که باید متناسب با کاری که کودک انجام داده یا نداده، تنبیه انجام شود. مثلاً اگر کودک درس خود را نخواند ما نمیتوانیم به او بگوییم که خوب من به تو قول داده بودم که آخر هفته تو را به شهربازی ببرم و الان نمیبرم. قولهایی که به کودک داده میشود اساساً باید اجرا شوند. در واقع در حال حاضر عدم اجرای این قول یک بیاعتمادی را در کودک ایجاد میکند. بنابراین تنبیه یا محرومیت مد نظر باید حول محور همان موضوع و یا در فاصلهی نزدیک به آن موقعیت و نه در روزهای آینده باشد.
پهلوان نشان خاطرنشان کرد: شدت تنبیهها باید متناسب با سن کودک در نظر گرفته شود مثلاً زمانی باید صحبت از محرومسازی شود که کودک کار اشتباهی را انجام داده است. این زمان بندی باید براساس سن کودک باشد یعنی اگر کودک 3 ساله است حدوداً بین 3 تا 6 دقیقه بعد از انجام کار خطا، تنبیه مناسب صورت گیرد.
این روانشناس گفت: توصیه ما این است که والدین بیشتر بر روی رفتارهای مثبت کودک تمرکز کنند که بتواند برای کودک تشویق به همراه داشته باشد. از این رو وقتی کودک خطایی انجام می دهد و در لحظه مورد تنبیه قرار میگیرد باید کوچکترین اتفاق مثبت را هم مورد تشویق قرار داد. این تشویقها میتواند تصدیق کلامی، تشویق اجتماعی و نظام اقتصاد ژتونی(پاداش دادن به کودک درقبال رفتارهای مطلوب) باشد. تا کودک برای انجام رفتارهای درست، انگیزه بیشتری پیدا کند. با این شیوه اگر کودک برای جبران اشتباه تلاشی انجام دهد. با استفاده از اقتصاد ژتونی میتواند یک تعدادی از آن مجازات و یا تنبیههایی که برای او در نظر گرفتهشده، را کاهش داد.
تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان
این روانشناسی درباره تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان گفت: تأثیرات آن را از منظر گوناگون میتوان بررسی کرد. این که کودک در چه بازه سنی قرار داشته باشد، یا جنس کودک چی باشد، یا کدام یک از والدین در چه موقعیت مکانی و زمانی این تنبیه را انجام داده باشند، متفاوت است. در قسمت اول یکی از تبعات این گونه از تنبیهات احساس شرم و نقص را در کودک به همراه میآورد که ممکن است نسبت به آن فرد تنبیهکننده پدر، مادر، مربی یا هر فرد دیگری، احساس ناکامی ایجاد شود که متعاقب آن میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را در ادامه برای کودک ایجاد کند.
پهلواننشان ادامه داد: یکی دیگر از واکنشهای که کودک در مقابل تنبیه بدنی میتواند انجام میدهد پرداختن به کارهایی است که والدین به آن حساس هستند. به این روش معمولا کودکان والدین خود را کنترل میکنند.
وی معتقد است: در فضای یادگیری مشاهدهای هم کودک یاد میگیرد که این یک شیوهای است که خانواده میتواند به وسیله آن به اهدافش برسد. بنابراین او هم در ارتباط با همسالان همجنس یا غیر همجنس خود و یا افرادی بزرگتر از خود میتواند به کار ببرد. شیوهای برای کسب توجه و به هدف رسیدن کودک از این منظر که دیگران را مجبور کند تا یکسری کارهایی را برای او انجام دهند.
این روانشناس تأکید کرد: غیر از موردی که گفته شد ما شاهد یک فاصلهگیری عاطفی هم در بچهها هستیم. اگر اولین شیوه خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و داد و بیدادهای همراه با آن باشد، باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
خشم، انزجار، تنفر، پرخاش، طیف وسیعی از هیجانهای منفی که میتواند برای کودک اتفاق بیافتد برای او عادی میشود و به ابعاد مختلف زندگی کودک هم سرایت پیدا میکند.
وی در ادامه گفت: خیلی وقتها ما با والدین مخصوصاً والدینی با حالت تکانشیتر یا سابقه اختلالات روانشناختی یا آستانه تحمل پایین صحبت میکنیم، میگویند که من در آن لحظه متوجه نشدم که چه اتفاقی افتاده است و بعد از آن هم پشیمان شدم. اما آن آسیبی که تنبیه بدنی حتی برای بار اول در ذهن یک کودک ایجاد کند، میتواند تبعات جبرانناپذیری را داشته باشد.
پهلواننشان خاطرنشان کرد: البته خود اختلالهای روانشناختی یا اختلال خاص والدین در این زمینه باید ارزیابی شود، تا در نظر گرفته شود که رفتار کودک چه طرحوارهای را در ذهن والدین فعال میکند که با اشتباه کودک خشم عجیب غریبی در مادر یا پدر فعال میشود که به طبع آن رفتار فیزیکی بر روی کودک انجام می گیرد.
اگر اولین شیوهی خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و دادو بیدادهای همراه با آن باشد باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
علت مقابله به مثل کودکان در تنبیه بدنی
این روانشناس کودک در پاسخ به سؤالی دربارهی اینکه چرا بچهها وقتی مورد تنبیه بدنی قرار میگیرند دقیقاً مقابله به مثل میکنند و همان رفتار را در مقابل والدین انجام میدهند، گفت: در سنین تقریباً 3تا 6 سالگی که کودکان در مرحله دوم روانشناختی خود هستند نیروی اراده در حال شکل گرفتن است. این نیروی اراده و آن مقاومت گراییها و منفیگراییهایی که کودکان دارند. باعث نه گفتن آنان میشود و در سطح جسمی هم کودک متوجه توانایی بدنی و ماهیچهای خود شده است و میخواهند در مقام عمل این توانایی را نشان دهد تا ببیند آیا دقیقاً میتوانند همان کار را انجام دهد.
پهلواننشان تأکید کرد: به هر حال منبع الهام کودک والدین هستند تصور آنها این است که اگر والد کاری را انجام میدهد این کار، درست است. بنابراین او هم امتحان میکند تا ببیند آن نتیجهای که والد میخواهد از کودک بگیرد کودک هم میتواند آن نتیجه را از والد بگیرد؟ به همین خاطر است که میگوییم از آنجایی که بچهها مشاهده کنندگان قوی هستند و تقریبا در 5 تا 6 سال اول زندگیشان هم این شخصیت روانی در حال شکل گیری است، اکیدا توصیه میشود تا جایی که امکان دارد، گفتگوی همدلانه بدون برانگیختگی احساس شرم و نقص در کودک اتفاق بیافتد تا هیجان کودک به شکل درستی بررسی شود. البته تنبیه اصولی مانند محرومیت، تقویت منفی، جداسازی یا شیوههای غیرکلامی با توجه به شرایط سنی و روشی صحیح میتواند یکی از روشهای کارآمد در تربیت کودک باشد.
این روانشناس در ادامه گفت: مسئله بعدی که به شدت توصیه میکنیم این است که خانوادهها انتظاراتشان را از کودکان در سطح متعارف، منطقی و مطلوب متناسب با سن، جنس و ویژگیهای تحولی کودکان قرار دهند، در کنار آن پیامدهایی که انجام یا عدم انجام آن رفتار، با شکلهای مختلف به کودک گفته شود.
اصرار کودکان بر درستی اشتباهی که انجام میدهند
پهلواننشان در پاسخ به سوال دیگری درباره مقاومت کودکان و اصرار آنها بر اشتباه نبودن کارشان اظهار کرد: دلایل زیادی باعث میشود که کودک اصرار بر درست بودن کار خود داشته باشد. اگر کودک در بازه سنی 3 تا 6 سال باشد این مقاومت و منفیگرایی اساسا جزو شاخصههای تحولی او است. والدین باید از شیوههای دیگر و به شکل غیر مستقیم مانند استفاده از کارتونها، قصهها، نمایش ها و بازی با عروسکها، سعی کنند آن مفهوم را آموزش دهند.
وی ادامه داد: از دلایل دیگری که باعث میشود بچهها اشتباهات خود را نپذیرند این است که کودک در فضای ذهنی خود این داده را دارد که من اگر الان به اشتباه خود اقرار کنم کتک میخورم چون قبلتر از این هم همین موضوع اتفاق افتاده است.
این روانشناس کودک گفت: اساسا والدین در تنبیههای خود به دنبال راهحل مسئله نیستند بلکه به دنبال آن هستند که آن احساس شرم و نقص در کودک بالا بیاد و به او بقبولانیم که تو مقصر هستی. در صورتی که صورت مسئله اصلی ما باید آن اتفاق باشد. زمانی که کودک دارد به چهره والدین نگاه میکند و میبیند که این والدین بسیار برافروخته هستند و شاید ابزار خاصی هم در دست داشته باشند. مسلما از پذیرفتن اشتباه خود اجتناب میکند. از سوی دیگر در دورهای که کودک استقلالورزی را تجربه میکند، آن احساس شرم برای او آزار دهنده است. بنابراین شاید بهتر باشد در موقعیتی که هم والد عصبانی است و هم کودک پذیرا نیست. شروع به تنبیه کردن یا شکافتن مسئله نکنیم و اجازه دهیم کمی زمان بگذرد تا بار هیجانی فروکش کند.
وی در پایان با تاکید بر اینکه باید والدین تمرکز خود را روی خود اتفاق بگذارند. تصریح کرد: بچهها متمرکز بر حال هستند و آیندهنگری ندارند. ممکن است کاری را هم به اشتباه انجام بدهند. ولی واقعاً نیت عامدانهای نبوده است. به این دلیل بعضی وقتها کودکان میگویند که من نمیدانستم که این اتفاق میافتد و فقط میخواستم تجربه کنم. از این رو ما باید بر روی گفتوگوی همدلانهای با کودک تمرکز کنیم و ببینیم که کودک در آن لحظه چگونه فکر میکرده و چه احساسی را داشته و چه هیجانی را تجربه کرده است.
انتهای پیام